دوستان حسرت‌آفرین

دوستان حسرت‌آفرین

اشاره:
بحث ما درباره حسرت در قرآن و حسرت ظاهربینان بود که طالب دنیا بودند و گاهی به شکرانه ثروت قارونی داشتن و گاه نیز شکرانه ثروت قارونی نداشتن، سپاس‌گزار خدا بودند! اینک نمونه‌ای دیگر از حسرت دنیاپیشگان:
دوست، همان گونه که می‌تواند مشوّق اعمال خوب آدمیان باشد، می‌تواند عامل بدختی و گرفتاری آدمی نیز باشد. قرآن کریم عاقبت دوستی با دوستان بد را که موجب حسرت و پشیمانی است، این‌گونه به زیبایی تمام بیان می‌کند:
به خاطر آر روزی را که ستمکار، دست خود را از شدت حسرت به دندان می‌گزد و می‌گوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم! وای بر من! کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم! او مرا از یاد حق گمراه ساخت. بعد از آن‌که (یاد حق) به سراغ من آمده بود! و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است. (فرقان: 29 ـ 27)
در عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در میان مشرکان، دو نفر به نام‌های ®عقبه¯ و ®ابی بن خلف¯ با هم دوست بودند. هرگاه عقبه از سفر می‌آمد، اقوام خویش را به میهمانی دعوت می‌کرد. دوست داشت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) هم در این میهمانی شرکت کنند، ولی هنوز اسلام نیاورده بود. طبق معمول از سفر آمد و میهمانی ترتیب داد، دوستان خود و پیامبر اکرم را به این میهمانی دعوت کرد. پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله) در میهمانی حضور یافت و پس از آماده شدن غذا فرمودند: من از غذای شما نمی‌خورم، مگر این‌که شهادت به وحدانیت خدا و رسالت من دهی. عقبه، شهادتینی بر زبان جاری ساخت.
این خبر به گوش دوست نابابش (ابّی) رسید. ابیّ به او گفت: ای عقبه از آیینت منحرف شدی! او گفت: نه، به خدا سوگند من منحرف نشدم! لکن مردی بر من وارد شد و به شرطی حاضر به تناول از غذایم شد که شهادتین بگویم. من شرم داشتم که او بی‌آن‌که غذا خورده باشد، از سفره من برخیزد، لذا شهادت دادم!
ابّی گفت: من هرگز از تو راضی نمی‌شوم، مگر این‌که در برابر او بایستی و او را توهین کنی!
عقبه این‌کار را کرد و مرتّد شد، سرانجام نیز او و دوست نابابش در صف کفار در جنگ بدر کشته شدند.

آیات 27 تا 29 سوره فرقان به این داستان اشاره دارد.
در فرهنگ قرآنی عامل بسیاری از حسرت‌ها و پشیمانی‌ها، انتخاب دوستان ناشایست و ترک همراهی پیامبر اکرم و اهل بیت اوست. عقبه، بیش‌تر پشیمانی‌اش از این است که بیداری و آگاهی به سراغش آمده بود و سعادت در خانه او را کوبیده بود،‌ ولی دوست بد او را گمراه ساخت: ®لقداضلنی عن الذکر بعد اذ جائنی¯.

سعدی نیز چه زیبا این داستان را بازگو می‌کند:
حذر کس زآنچه دشمن گوید آن کن                   که بر دندان گزی دست تغابن

امام جواد(علیه السلام) نیز می‌فرمایند:
از هم‌نشینی با بدان بپرهیز که آنان هم‌چون شمشیر برنده‌اند: ظاهرشان زیبا و اثرشان بسیار زشت است.
دوستان حسرت‌آفرین، گاه حسرت دنیا را بر دل آدم می‌نشانند و گاه نیز حسرت و پشیمانی ابدی را؛ شایسته است در انتخاب دوستان، کمال دقت را داشته باشیم.

دیدار آشنا>شماره 54