خط قرمز در دوست داشتن کجاست؟

خط قرمز در دوست داشتن کجاست؟
اگر بپرسید خط قرمز در دوست داشتن‌ها کجاست؟ به شما فرزندانم عرض می‌کنم: زمانی که مقدمات خواستگاری امیرالمومنین(علیه السلام) از حضرت زهرا(علیها السلام) فراهم شده بود پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بالای منبر در مسجد خطاب به حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) فرمودند: دخترم فاطمه، شما اجازه می‌دهید، راضی هستید یعنی دوست دارید شما را عقد کنم برای پسر عمویم؟ حضرت زهرا(علیها السلام) جواب ندادند. پیغمبر(صلی الله علیه و آله) دوباره سؤال فرمودند، جواب نشنیدند. پیامبر از منبر پایین آمدند نزدیک قسمت خانم‌ها پشت پرده صدا زدند. دخترم شما چه می‌فرمایید: حضرت زهرا(علیها السلام) فرمودند: «رضیت بما رضی‌الله و رسوله» هرچه خدا و رسول خدا دوست دارد و راضی هست من هم راضی‌ام و دوست می‌دارم. این حکایت را عرض کردم برای اینکه بگویم اگر ما حد دوستی‌هایمان را چه دنیادوستی، چه همسردوستی، چه بچه‌دوستی و ...را بنابر رضایت خدا و رسولش قرار دهیم موفق‌ترین آدم‌ها در زندگی هستیم. پس در یک کلام می‌شود دوست داشتن را، تن به رضایت دادن الهی تعبیر کرد. خب پس اگر بدنبال کسب رضای خدا و اولیای او باشیم حد را نگه داشته‌ایم، اگر به غیر از این باشد ضرر کرده‌ایم. همه چیزهایی که دوست داشتنی‌ هستند مثل همسر ، فرزند، خانه، اسباب و ... اگر علاقه به این‌ها از حدش تجاوز کند ضدش پدید می‌آید و نتیجه عکس می‌دهد.
مثلاً باد در هر ثانیه چهارمتر می‌وزد قدمش روی چشم‌ ما. این باد، هوا را عوض می‌کند، لطافت به فضا می‌بخشد، عمل لقاح گیاهان را انجام می‌دهد. حالا اگر گفت من می‌خواهم شصت‌متر در ثانیه حرکت کنم آن موقع آیا این عمامه روی سر من بند می‌شود دیگر هیچ درختی می‌تواند مقاومت کند. این می‌شود طوفان یعنی خط قرمز، یعنی از حد گذشتن. باران در شهری پنج میلی‌متر می‌بارد خُب موجب سر سبزی و لطافت می‌شود. اما اگر یک مرتبه پانصد میلی‌متر ببارد آن‌وقت می‌شود سیل، سیل یعنی خط قرمز.
هواهای نفسانی هم همین‌طور است. کسی نگفته که زن را دوست نداشته باشید، بچه را دوست نداشته باشید، پول را دوست نداشته باشید، اما این‌ها حد دارد و حد این‌ها همان است که خدا و رسول و ائمه اطهار فرموده‌اند و آن اعتدال است. حد وسط همیشه خوب است نه افراط نه تفریط. مگر در دین ما نیامده: «خیرالامور اوسطها؛ اندازه نگه دار که اندازه نکوست.»
برای شما فرزندان خوبم، آرزوی توفیق در انجام وظایف را دارم.

دیدار آشنا>شماره 50

حاج آقا راشد یزدی

دوستان اینترنتى، دشمنان خانگى‏

دوستان اینترنتى، دشمنان خانگى‏

بخش پایانى

در شماره پیش گفتیم که بسیارى از دوستى‏ها به مدد اتاقهاى گفت‏وگو و چت‏روم‏هاى داخلى و خارجى طعم دیگرى دارد. اگرچه در بسیارى از کشورها افراد از چت، براى تبادل اطلاعات و دوست‏یابى‏هاى علمى - تحقیقاتى استفاده مى‏کنند، اما در ایران جوانان ساعت‏ها به گفت‏وگوهاى تفریحى مى‏پردازند. و حالا ادامه مطالب...
به عقیده عده‏اى از طرفداران چت روم‏هاى داخلى،«حالا که مى‏توان با هر کسى دوست شد، چرا یکى دوتا(حالا که مالیات هم ندارد!)»؟ این امر، خود دلیلى است بر بى اعتمادى اکثر افراد به چت‏روم‏هاى داخلى؛ زیرا گاهى افرادى خود را داراى تحصیلات عالى، موقعیت‏هاى اجتماعى و از طبقات خاص فرهنگى معرفى مى‏کنند و در صدد ایجاد رابطه دوستى با دیگران بر مى‏آیند و با جلب اعتماد آنان و پى بردن به مسائل شخصى افراد، پس از مدتى به اخاذى و باج خواهى از آنان مى‏پردازند که این مسائل علاوه بر ضربه‏هاى روحى و عاطفى ناشى از وابستگى و اعتماد به شخص مقابل، موجب جرایم غیر قابل تصور و در مواردى منجر به قتل و جنایت مى‏گردد.
على اسلامى(علوم اجتماعى)، مخالفت خود را با چت ابراز داشته، معتقد است که افراد تحصیل کرده وقت خود را صرف چت نکرده، بلکه از کتابخانه‏هاى اینترنتى استفاده مى‏کنند.
محمد شش خان(نساجى)، دوست اینترنتى را به سبب خطرات احتمالى آن رد کرده، مى‏گوید: «لزومى ندارد که به دنبال چنین دوستانى بروم؛ چون خطاى زیادى دارد».
سحر(سال دوم زبان انگلیسى)، دوست اینترنتى را بسیار عالى دانسته، این چنین از آشنایى خود گفته است: «به طور اتفاقى با شخصى روبه‏رو شدم که بسیار فهمیده بود و در رفع مشکلات درسى ام بسیار کمکم مى‏کرد و بعدها این آشنایى تبدیل به دوستى خانوادگى شد و الان من در شرف ازدواج با ایشان هستم؛ اما نمى‏شود به همه اعتماد کرد؛ من شانسى با آدم خوبى روبه‏رو شدم».
سعید. ب(پژوهشگرى علوم اجتماعى):«در چت روم‏هاى داخلى و خارجى، دوستان بسیارى پیدا کرده‏ام که در مورد مسائل روز و مناسبت‏ها، مثل انتخابات ،چهارشنبه سورى، عید نوروز و... با هم صحبت مى‏کنیم؛ اما به هر حال معلوم نیست چه کسى راست مى‏گوید و چه کسى دروغ! بعضى‏ها پسرند و خود را دختر معرفى مى‏کنند و گاه برعکس. کافى است خود را دختر معرفى کنیم؛ آن وقت آن قدر پیغام دریافت مى‏کنى که کامپیوتر هنگ مى‏کند. به هر حال روى این روابط نمى‏شود حساب کرد و براى ازدواج هم همین طور».
محمود کاظمینى(نساجى)، عدم آشنایى افراد با زبان انگلیسى را دلیل عمده استفاده نکردن از چت روم‏هاى مفید خارجى مى‏داند و دوست اینترنتى را به دلیل عدم اطمینان به شخص مقابل توصیه نمى‏کند.
مریم سلیمى(نرم‏افزار):«اینترنت عالیه؛ خود من کلى مطلب مرجع مورد نیاز براى انجام پروژه پایانى را از طریق ایمیل از یکى از اساتید دانشگاه فردوسى مشهد به دست آورده‏ام که واقعاً جامع و کامل بود».
احسان میر محمدى(معمارى):«دوستى‏هاى اینترنتى تا زمانى خوب است که افراد حریم خود را رعایت کنند. همه چیز به خود آدم بستگى دارد؛ اما مشکل زمانى شروع مى‏شود که رابطه عاطفى و در حقیقت نوعى وابستگى و عادت بین آنها ایجاد مى‏گردد. به هر حال دوست اینترنتى پشت خیلى چیزها خود واقعى اش را پنهان مى‏کند».
بهاره.ج(علوم ارتباطات): «دوستى اینترنتى همه‏اش خالى بندیه! نباید به چیزى که دل ندارد، دل بست.»
على احمدى(کامپیوتر):«در چت روم‏هاى ایرانى، بیشتر، مسائل و حرف‏هاى غیر اخلاقى مطرح مى‏شود؛ به همین دلیل ترجیح مى‏دهم از آن استفاده نکنم. دوست عادى بهتر است؛ چون در این دنیاى غیر واقعى، خیلى تقلب مى‏شود».
آقاى سِمکو پناه(ترم آخر الکترونیک):«اینترنت فوق العاده است و من از این طریق توانسته‏ام با یکى از دانشگاه‏هاى اتاوا ارتباط برقرار کنم و با ارسال سوابق تحصیلى‏ام، بورس آن دانشگاه راکسب کنم. استفاده از اینترنت، به فرهنگ افراد بستگى دارد؛ به طورى که بزرگى مى‏گوید: وقتى ما براى استفاده از هواى تازه، پنجره‏اى را مى‏گشاییم، مسلماً به همراه آن گردوغبار و... نیز وارد خانه خواهد شد».
جمعى دیگر از دانشجویان اصلاً اطلاعاتى از دوستان اینترنتى و...نداشته‏اند و عده‏اى دیگر اینترنت را فقط مختص رشته کامپیوتر مى‏دانند؛ اما به گفته گروهى دیگر، دوست اینترنتى پیش کش! فکرى به حال کامپیوترهاى سایت دانشگاه بکنید که یا به اینترنت وصل نیستند یا فقل مى‏کنند یا فارسى ندارند و تازه اگر همه اینها درست باشد، آن قدر سرعت پایین است که از خیر هر چى درس و پروژه و...مى‏گذرى تا چه رسد به گشت زنى در سایتهاى تفریحى...».
در این میان، افرادى نیز مشغول همسر یابى اینترنتى هستند؛ پدیده‏اى که از لابه لاى سایت‏ها و چت‏روم‏هاى داخلى و خارجى سربرآورده، در کشور ما عمرى حدود پنج سال دارد و افراد از طریق فرم اطلاعات شخصى، خصوصیات ظاهرى، عقاید و سایر مسائل روحى و شخصیتى خود، فرد مورد نظر خود را انتخاب مى‏کنند. این مسئله هر چند با ارائه احکام شرعى و مسائل قانونى انجام مى‏گیرد و باعث گسترش اینترنت در حوزه‏هاى غیر تخصصى و خصوصاً اجتماعى مى‏شود، اما یک نکته هنوز باقى است و آن این که مشکل جوان امروز، یافتن همسر مناسب نیست؛ بلکه معضلات اقتصادى و فرهنگى است. اینترنت شاید بتواند افرادى را با هم آشنا سازد، اما آیا مسائل و مشکلات زندگى مشترک را نیز حل خواهد کرد؟ شگفت آور است اگر بدانیم کسب مقام جهانى طلاق به لطف ازدواج‏هاى اینترنتى، چند سالى است که از آن کشور ماست.1
لازم به ذکر است که چت‏روم‏ها و گردهمایى‏هاى اینترنتى و سایت‏هایى نیز وجود دارند که در ظاهر با عنوان بحث‏هاى علمى - دانشجویى، عضوگیرى کرده، به نقد و بررسى موضوعات مختلفى مى‏پردازند؛ موضوعاتى که بیشتر مغرضانه بوده، در جهت نیل به اهداف و مقاصد گروه‏ها و احزاب مختلف طراحى شده‏اند و بسیارى از آنها با برقرارى گفت‏وگوهاى اینترنتى و جلب اعتماد جوانان، آنها را به نقاط مشخص کشانده، بعد از اغفال، مورد سوء استفاده قرار مى‏دهند.
ترویج افکار انحرافى و بیان دلایل و توجیهات، ارائه نظریه‏ها و تئورى‏هاى ضد مذهب و طرح سؤالاتى مغرضانه، از جمله مطالبى است که در برخى از سایت‏هاى داخلى و خارجى به چشم مى‏خورد.
کاربرد زبان نفرت در اینترنت، به جهت دامن زدن به مسائل نژادى و بیگانه ستیزى، سوء استفاده از مسائل و مشکلات مطرح در جامعه، طرح موضوعاتى چون جنگ، آزادى، دموکراسى و... به گونه‏اى که اهداف آنان را تأمین نماید و نیز تحریک نسل جوان و ارائه برداشت‏هاى نادرست از حوادث و رویدادهاى جهانى و... همه و همه کافى است تا اینترنت را از یک ابزار کارآمد و سودمند، به اسلحه‏اى خطرناک در دستان سود جویان و مغرضان مبدل کند و بى شک قربانى این سلاح، همه آنانى هستند که ارزش‏هاى علمى و هزینه‏هاى اقتصادى و آرمان‏هاى انسانى این تکنولوژى را به خوبى درک نکرده، دشمنان پنهان را دوست مى‏پندارند.

پى نوشت:

Keyhan Web Page (1
با تشکر فراوان از دکتر یونس شکر خواه، روزنامه نگار. (DOT_weblong)
و با سپاس از مدیریت محترم سایت اینترنتى دانشگاه آزاد اسلامى واحد اراک.

رضوان السادات میرمحمدى / پرسمان شماره 19

دوستان اینترنتى‏

دوستان اینترنتى‏

بخش اول
هر روز بر تعداد سایت‏ها افزوده مى‏شود و حجم عظیم اطلاعات با سرعتى باور نکردنى و به سهولت، مرز کشورها و قاره‏ها را در مى‏نوردد و اینترنت مى‏رود تا رؤیاى دهکده جهانى را تحقق بخشد. بر طبق آمار تکفا (توسعه کاربران فن آورى اطلاعات) تنها در آغاز سال 2003 میلادى تعداد 480میلیون نفر در دنیا از اینترنت استفاده نموده‏اند که این تعداد تا سال 2005 م. به 1.12 میلیارد نفر در جهان رسیده است.1
این در حالى است که اینترنت در ایران، بیش از آن که از جنبه‏هاى علمى - تحقیقاتى مورد بررسى قرار گیرد، با عناوینى چون وبلاگ، چت و ایمیل شناخته شده است. در چنین دنیایى، از پیام‏ها و تبلیغات سیاسى گرفته تا فیلم و موسیقى کرایه‏اى و از ردیابى یک بسته پستى تا شرکت دریک کنسرت با شکوه، همه وجود دارند. جالب است سرى هم به وبلاگ‏ها و چت روم‏هاى داخلى بزنیم تا معناى فناورى اطلاعات و کاربرد بهینه آن را بهتر درک کنیم.
حجم عظیمى از اطلاعات، در تبلیغات، حراج‏هاى اینترنتى، تشویق به خرید، شرط بندى‏ها، تصاویر نامناسب، دوست‏یابى و در همسریابى‏هاى اینترنتى خلاصه شده است. ایمیل‏هاى عاشقانه، طنزهاى اینترنتى غیر اخلاقى، حجم عظیمى از اشعار ناموزون و درد دل‏هاى کهنه، گفت‏وگو، چت‏هاى به ظاهر دوستانه و... همه سهم ما از این شبکه جهانى است.
سهولت در دسترسى به اطلاعات، موجب افزایش تغییرات اجتماعى و اقتصادى پیش بینى نشده‏اى گردیده است؛ اما پیشرفت‏هاى مذکور، حائز جنبه خطرناکى نیز مى‏باشد که پیدایش انواع جدید جرایم و نیز بهره بردارى از فن آورى جدید در ارتکاب جرایم سنتى، بخشى ازآن به شمار مى‏رود. علاوه بر این، عواقب و پیامدهاى رفتار مجرمانه، مى‏تواند خیلى بیشتر از قبل و دور از تصور باشد؛ از این جهت که محدودیت‏هاى جغرافیایى یا مرزهاى ملى آن را محدود نمى‏کند. فن آورى جدید، مفاهیم موجود را دچار چالش‏هایى ساخته است و جنایتکاران غالبا در مکان‏هایى به غیر از جاهایى که آثار و نتایج آنها ظاهر مى‏شود، قرار دارند.
فضاى سایبر، روان و قابل دسترس براى همگان، به خصوص براى کاربرانى است که على رغم تخصص و دانش خود، به اصول اخلاقى متعهد و پاى‏بند نبوده، اینترنت رااز اهداف متعالى و تعریف شده آن دور ساخته‏اند و «چو دزدى با چراغ آید، گزیده‏تر برد کالا».
این چنین است که هر روز بر تعداد جرایم اینترنتى افزوده مى‏شود. نفوذ به سایت‏هاى دولتى و خصوصى، رزرو کردن (Domain) بر اساس نام شرکت‏ها و افراد شناخته شده و باج خواهى از آنها، طراحى برنامه‏هاى مخرب، مانند سرقت و جنایت، نفوذ و هک کردن سایت‏ها، کلاهبردارى‏ها، نفوذ به کارهاى شخصى افراد، سرقت از کارت‏هاى اعتبارى و باقى جرایم که از طریق چت وایمیل صورت مى‏گیرد، نمونه‏اى از این جرایم است.
از سوى دیگر دست‏رسى آزادانه به سایت‏ها و ایمیل‏هاى غیراخلاقى (Spam)، درمعرض پیام‏هاى فورى بودن (Instant Messaging)و مسائل اتاق‏هاى گفت‏وگو (Chat Room) از جمله نگرانى‏هاى والدینى است که فرزندان آنها از اینترنت استفاده مى‏کنند.
بسیارى از سایت‏ها به صورت آزادانه از تصاویر غیراخلاقى به عنوان جاذبه در تبلیغات تجارى سود برده، در تبلیغات خود عنوان freesize و sex free را لحاظ مى‏نمایند و فیلم‏ها و عکس‏هاى مختلف را ارائه کرده، به صورت ناخود آگاه یا هدف‏مند، به تخریب پایه‏هاى اعتقادى و اخلاقى کاربران مى‏پردازند.
رواج قمار در اینترنت، معضل دیگرى است؛ به طورى که شماره آگهى‏هاى تبلیغاتى قمار خانه‏هاى اینترنتى از 911 هزار در سال 2003، به دو میلیون و پانصد هزار آگهى درسال 2004 افزایش یافته، از نظر حجم تبلیغات در اینترنت، در رده پنجم قرار گرفته است.2
علاوه بر همه موارد گفته شده، دوست یابى‏هاى اینترنتى ، فصل دیگرى را در ارتباطات جهانى رقم مى‏زنند.
فصلى پر از شعر و غزل و البته دوستى‏هاى کم خرج و نیز کم دردسرتر از دوستى‏هاى سنتى؛ فقط کلیک لازم است.
بسیارى از دوستى‏ها به مدد اتاق‏هاى گفت‏وگو و چت روم(Chat Room)هاى داخلى و خارجى، طعم دیگرى دارد؛ چون لازم نیست کسى را بشناسى و مجبور هم نیستى خودت را صادقانه معرفى کنى و به همین راحتى، یک سرگرمى به ظاهر شرافتمندانه پیدا مى‏کنى. اگر چه در بسیارى از کشورها افراد از چت، براى تبادل اطلاعات و دوست‏یابى‏هاى علمى - تحقیقاتى استفاده مى‏کنند ؛اما در ایران، جوانان ساعت‏ها به گفت‏وگوهاى تفریحى مى‏پردازند و متاسفانه این امر شامل دانشجویان نیز مى‏شود و اکثر آنان به دلیل آشنایى کمى که با زبان انگلیسى دارند، استفاده چندانى از سایت‏هاى خارجى و مطالب مفید آنها نداشته، بیشتر سرگرم گشت زنى دربین سایت‏ها و وبلاگ‏هاى تفریحى هستند و این البته شامل دانشجویانى نیز مى‏شود که به دلیل انجام پروژه پایانى، کارت رایگان استفاده از کارگاه کامپیوتر را دریافت مى‏کنند.
در گفت‏وگویى که با مسؤولین سایت دانشگاه داشتیم، آنها نیز این موارد را تایید کردند و در پاسخ به این مسأله که چرا در سایت دانشگاه، استفاده از chat و Yahoo Messenger ممنوع است، اذغان داشتند که علاوه بر یک سرى محدودیت‏هاى فنى سایت، مسأله عمده در ممنوعیت این موارد، استفاده نادرست دانشجویان مى‏باشد و در حالى که آنان متقاضى استفاده از سایر نرم افزارها هستند، اما به جز تعدادى از دانشجویان فنى - مهندسى، سایر دانشجویان بیشتر به مسائل تفریحى پرداخته، در اکثر اوقات، مشغول چک کردن ایمیل خود هستند و حتى بارها اتفاق افتاد که بین دو سایت واقع در دانشگاه، فقط ایمیل رد و بدل شده است.
با این تفاسیر، بسیارى از افراد همچنان مشغول استفاده از اتاق‏هاى گفت‏وگو مى‏باشند. درچنین محیط مجازى که تنها با یک آدرس ایمیل، یک ID و با یک سرى User Name روبه‏رو هستیم، فقط مى‏توان با افکار اشخاص آشنا شد(آن هم اگر که شخص مقابل صادق باشد که البته در صد این افراد بسیار کم است) و نکته مهم آن است که وقتى دوستى‏هاى قدیمى و ارتباطات صمیمى هر چند محکم، آسیب‏پذیر و شکننده‏اند چگونه مى‏توان به دوستى‏هاى اینترنتى خوش‏بین بود؛ حتى اگر آن شخص زیبا بنویسد و خوب صحبت کند، نمى‏توان با یک ID و صدا، کسى را شناخت و به او اطمینان کرد. دوستى‏هاى اینترنتى، پیش از آن که به دوستى‏هاى مفید و سازنده تبدیل شوند، به نوعى تفریح و عادت مبدل خواهد شد.
به مدد این شبکه جهانى، انواع کارت پستال، انیمیشن، پیغام‏هاى دوستانه و تبریک، به هر مناسبتى به راحتى و تنها با چند بار کلیک کردن به آدرس مورد نظر ارسال مى‏شود. با آن که در اکثر اوقات دیدارى در کار نیست، اما پیغام‏هاى الکترونیکى وظیفه خود را به نحو احسن انجام مى‏دهند؛ به خصوص اگر نویسنده پیغام‏ها، دستى در ادبیات ملل و اشعار دوستانه داشته باشند. از این رو کیوسک‏هاى مطبوعاتى، دکه‏هاى فروش سیگار، انتشاراتى‏ها، موبایل فروشى‏ها، سوپرمارکت‏ها و این اواخر ساندویچى‏ها هم، محل‏هاى عمده فروش کارت‏هاى روزانه و شبانه اینترنتى محسوب مى‏گردند. دوستى مى‏گفت: «ایران، بیشترین تعداد استفاده کنندگان از Chat Roomها را به خود اختصاص داده است»؛ اتاق‏هاى گفت‏وگویى که سود جویان، طعمه‏هاى خود را در آن جا مى‏یابند.
جایى که معلوم نیست با چه کسى روبه‏رو هستى و هر کس با شخصیتى متفاوت با آن چه که هست، خود را معرفى مى‏کند؛ «بانام مستعار، قیافه مستعار، شغل و تحصیلات و حتى عقاید مستعار که فرسنگ‏ها با خود واقعى آنها فاصله دارد» و در این میان، بسیارى از افراد، خوشبینانه به آنها اعتماد مى‏کنند و متأسفانه مورد سوءاستفاده قرار مى‏گیرند.

پى نوشت:

www.ItIran.com .1
in Iran weblog.galile .2

پرسمان شماره 18

عروس خانم! وکیلم؟

عروس خانم! وکیلم؟
همه چیز درباره عاقدهای مشهوری که در روزهای شعبان تا نیمه رمضان زوج های جوان سراغ آنها را زیاد می گیرند
 
فکرش را بکنید؛« النکاح سنتی و من رغب عن سنتی فلیس منی و ...» مراسم عقد شما را کسی بخواند که یا مرجع تقلیدتان است یا جزو آدم های معروف و محبوب شهر است یا یکی از رجال سیاسی کشور. خب معلوم است که خاطره می شود و مزه اش می ماند زیر زبانتان. 40 سال دیگر که به پای همسرتان پیرشدید، می گویید؛« یادش بخیر، عاقدمان فلانی بود و به مان این توصیه را داشت...» و « عروس خانم، وکیلم؟» را کسی گفت که خیلی ها آرزو داشتند آن روزها از نزدیک این آدم را ببینند. خیلی ها معتقدند که وقتی عقد دو جوان را عالمی دینی بخواند(مثلاً مرجع تقلید یا ...) برای زندگی دو نفره خیر و برکت می آورد و اگر دعایش در حق زوج مستجاب شود که دیگر نور علی نور است. برای همین است که خیلی ها برای وقت گرفتن از عالمان سر و دست می شکنند.این چند نفری که در این صفحه می بینید، عاقدان مشهوری اند که هرکدام راه و رسم خاصی برای خواندن خطبه محبوب عقد دارند. موشکافی ما به این صفحه ختم شد!

مقام معظم رهبری
 
کی وقت می دهند: بالاخره سر ایشان از بقیه شلوغ تر است و کمتر برای این کار فرصت دارند. قدیم ها بیشتر خطبه عقد می خواندند، اما این آخری ها بیشتر برای افراد خاص این کار را می کنند؛ معمولاً 10-12 زوج جوان جمع می شوند که اصولاً از خانواده های شهدا و از افراد متدین و مؤمن هستند و در یک ساعت عقد همه را جدا جدا می خوانند.
مثلاً این اواخر خطبه عقد پسر شهید کاظمی را تلفنی خوانده اند.
شرایط چیست: خواندن خطبه عقد توسط رهبر انقلاب یک شرط دارد و آن هم مقدار معین مهریه است. ایشان از همان اول سنت داشته اند که فقط برای عروس و دامادی که مهریه شان 14 سکه باشد، خطبه بخوانند و اگر بخواهند بیش از آن مهریه تعیین کنند، توصیه می کنند عقدشان را جای دیگری ببندند.
این را به عنوان یک اصل تغییر ناپذیر تاکنون رعایت کرده اند. حالا بعضی ها علاوه بر 14 سکه طلا، یک سفر حج یا عمره ای هم اضافه می کنند که آن را هم قبول می کنند. یک بار دلیل این سنت همیشگی را خودشان ذکر کرده اند و در یکی از همین جلسات عقد خصوصی گفته اند:« اینکه می بینید ما گفتیم 14 سکه بیشتر را عقد نمی کنیم، نه برای این است که 14 سکه بیشتر اشکالی در ازدواج ایجاد می کند، خیر! 14 هزار سکه هم باشد، ازدواج اشکالی ندارد، فرقی ندارد. نکته این است که آن جنبه معنوی ازدواج غلبه پیدا کند بر جنبه مادی. مثل یک تجارت و معامله نباشد؛ داد و ستد مادی نباشد. اگر تشریفات را کم کردید، جنبه معنوی تقویت خواهد شد.»
چه توصیه هایی می کنند: ایشان معمولاً قبل از اجرای صیغه عقد حدود یک ربع ساعت عروس و داماد و خانواده های آنان را نصیحت می کنند که مقتصد باشید، رعایت صرفه جویی را بکنید، خرج های گزاف نکنید، تشریفات و ریخت و پاش نداشته باشید و ....
این را هم از زبان خود ایشان بخوانید:« من یک وقت خدمت امام (ره) رفتم. ایشان می خواستند خطبه عقدی را بخوانند؛ تا من را دیدند، گفتند شما بیا طرف عقد بشو. ایشان برخلاف ما- که طول و تفصیل می دهیم و حرف می زنیم- عقد را اول می خواندند، بعد دو، سه جمله کوتاه صحبت می کردند. من دیدم ایشان پس از اینکه عقد را خواندند، رویشان را به دختر و پسر کردند و گفتند بروید با هم بسازید. فکر کردم، دیدم که ما این همه حرف می زنیم اما کلام امام(ره) در همین یک جمله « بروید با هم بسازید» خلاصه می شود!
حالا ما هم عرض می کنیم که شما دختران و پسران بروید با هم بسازید. سازش اصل است. هر چیزی که با ساختن عروس و داماد، دختر و پسر زن و شوهر منافات دارد، بایستی بیگانه تلقی بشود. این را اصل قرار بدهید، تا ان شاء الله خداوند متعال برکاتش را بر شما نازل کند. چیزهای کوچک و کم اهمیت موجب نشود که خدای نکرده دل ها از هم چرکین و محبت ها کم شود. بایستی ساخت؛ با هم زندگی کرد و با سازش زن و شوهر، خانواده ها رونق خواهند گرفت و این رونق روز به روز بیشتر خواهد شد.»

امام خمینی(ره)
 
کی وقت می دادند: امام (ره) با آن همه مشغله ای که داشتند، باز هم وقتی خالی می کردند تا برای جوان ها خطبه عقد بخوانند. دفتر امام (ره) هر روز به پنج نفر و حتی گاهی به 15 نفر برای اجرای خطبه عقد، نوبت می دادند.
چه شرایطی داشت، چه توصیه ای می کرد: سردار علی فضلی نقل می کند که « برای عقد، حضرت امام(ره)، وکیل خانم و آقای توسلی وکیل من شدند. امام(ره) از مبلغ مهریه از خانم سؤال کرد و از میزان متعارف اسلامی - اخلاقی آن خوشحال شد و تبسم در چهره مبارکشان این رضایت را نشان می داد. پس از قرائت خطبه سه بار فرمودند:« با هم بسازید.» من خدمت اما عرض کردم آقا ما را دعا کنید. فرمودند: خدا شماها را حفظ کند...» خطبه عقد تعداد زیادی از چهره های معروف سیاسی تا رزمندگان و مردم عادی را امام ( ره) خواندند؛ شهید حاج عباس محمد ورامینی( قائم مقام شهید حاج ابراهیم همت در لشکر 27 محمد رسول الله (ص)) شهید غلامعلی پیچک و سردار شهید حاج اکبر آقا بابایی، محمدرضا طالقانی( رئیس سابق فدراسیون کشتی) و خیلی های دیگر با خطبه عقد امام( ره) راهی خانه بخت شده اند.
خاطره:دکتر سید حسن عارفی- پزشک متخصص داخلی و عروق و قلب- در خاطراتش می آورد:« در خدمت امام(ره) که بودیم یکی از برادران در بیمارستان قلب می خواست ازدواج کند.آمد و به من گفت که خواهش کنید امام(ره) خطبه عقد مرا بخوانند.من رفتم خدمت امام(ره). ایشان حالشان خوب بود و قبول کردند و خطبه آن برادر و آن دختر خانم را که آن زمان در بیمارستان شهید رجایی کار می کردند، خواندند. بعد وقتی که خواندند و تمام شد،یک قرآنی برادرمان داشت،خدمت امام(ره) داد و از ایشان خواهش کرد که در قرآن هم یک دستخطی داشته باشند. امام (ره) قسمتی که نوشتند بسیار جالب بود:« زن و مردی که می خواهند ازدواج کنند، اگر بخواهند خوشبخت باشند،باید عازم سازش باشند» و امضا فرمودند.

آیت الله ناصر مکارم شیرازی
 
کی وقت می دهند: چند ماهی زودتر باید برای تعیین روز خواندن خطبه توسط ایشان اقدام کرد چون معمولاً سرشان شلوغ است. البته شماره 7840003-0251 راهنمایی تان می کند.البته بدانید که در تابستان این عقد خوانی کمتر انجام می پذیرد،چون معمولاً در سفرند. مشهد جای خوبی است تا خطبه عقد را این مرجع تقلید برایتان بخواند.
شرایط چیست: شرط سخت و درگیر کننده همان گرفتن وقت است ولی معمولاً شرط اصلی در میزان عرف بودن مهریه است. بالاتراز عرف رایج باشد، خطبه خواندن را قبول نمی کنند و از همان دفتر اعلام می کنند عرف را.
چه توصیه هایی می کنند:رعایت تقوا پای ثابت توصیه هاست. محبت کردن و تذکر سختی های جامعه از دیگر نکات آیت الله است. این مرجع به روز معمولاً از تحمل سختی های زندگی به دو جوان می گوید و موفقیت برایشان می خواهد.

آیت الله محمود امجد
 
کی وقت می دهند: معمولاً هیچ آداب و ترتیب خاصی ندارد. همین که حاج آقا را یک جا پیدا کنید و با ایشان قرار بگذارید، کافی است.هر جایی که قرار بگذارید برای خواندن خطبه حضور پیدا می کنند؛ هم در مسجد خطبه عقد را می خوانند و هم خانه خودشان. البته خانه زوج هم می روند تا این پیوند را جاری کنند.
شرایط چیست: هیچ شرط خاصی ندارد. با روی باز و لبخند قرار را می پذیرند و به راحتی تمام خطبه عقد را می خوانند.
چه توصیه هایی می کنند: بیشتر به محبت کردن توصیه می کنند و البته آقا داماد را حسابی نصیحت می کنند. این وسط زوج جوان را هم کلی می خندانند تا خاطره شیرینی از روز عقدشان داشته باشند.

آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی
 
کی وقت می دهند: امام جماعت مسجد جامع بازار و استاد اخلاق مشهور تهران بین طلبه ها، بازاریان و جوانان طرفدار فراوانی دارد و برای وقت گرفتن باید یک ماهی زودتر این کار را انجام داد. وقت را هم فقط مسوول دفتر ایشان هماهنگ می کند با شماره 33-77652130.
شرایط چیست: مهم ترین شرطی که ایشان در نظر دارند، این است که عروس و داماد حتماً عقدنامه محضری را از دفتر ثبت اسناد ازدواج تحویل گرفته باشند و صیغه دائم محرمیت را آنجا نخوانده باشند تا ایشان خطبه را برای آنها قرائت کنند.
چه توصیه هایی می کنند: کلاً کم حرف می زنند و کوتاه. جوان ها را توصیه می کنند به رعایت اخلاق در خانه و خانواده. معمولاً روی توصیه هایشان به خانم هاست چون معتقدند اساس زندگی و هدایت آن بر عهده خانم هاست! البته آقا داماد هم بی نصیب نیست از این نصیحت ها.

آیت الله حسین نوری همدانی
 
کی وقت می دهند: برای وقت گرفتن از دفتر این مرجع تقلید، باید توسط اشخاص مرتبط به دفتر ایشان معرفی شوید و از قبل هماهنگی های لازم را انجام داده باشید. اگر هم به راه کلاسیک اعتقاد دارید با شماره 7741850-0251 تماس بگیرید.
شرایط چیست: همان داشتن آشنا مهم ترین شرط است. مقدار مهریه ای هم که ایشان به عنوان شرط قبولی خواندن خطبه ذکر می کنند، نباید بیشتر از 14 سکه باشد.
چه توصیه هایی می کنند: ایشان پس از قرائت خطبه عقد زوج، برای آنان زندگی در یک کانون موفق همراه با احترام متقابل را از خداوند متعال خواستار می شوند و اظهار می دارند امیدوارم در زندگی موفق و موید باشید.

می گوییم مهریه را پایین بیاورید
 
حجت الاسلام طباطبایی قبل از خواندن عقد با جوان ها حسابی حرف می زند
منبع:نشریه همشهری جوان، شماره 272

ضرورت ازدواج

ضرورت ازدواج
آیا انسان حتماً بایدازدواج کند و اگر ازدواج نکند چه مشکلاتی ممکن است پدید آید؟
ازدواج، اقتضای طبیعت انسان است . زوجیت در تمام موجودات عالم(حیوانات، گیاهان و حتی جمادات)وجود دارد.
سبحان الذی خلق الازواج کلها مما تنبت الارض و من أنفسهم و مما لا یعلمون
منزه است خدایی که تمام موجودات عالم ، از جمله گیاهان و انسان ها و آن چه را نمی دانند، به صورت زوج آفرید.
انسان به طور طبیعی به سوی زوج خود می رود.
اریک فروم(Erich Fromma) روانشناس آلمانی می گوید:
انسان از لحظه ای که به دنیا می آید تا لحظه مرگ ، هر کاری می کند، برای رفع احساس تنهایی خویش است. ازدواج برای رسیدن به کمال است. بر اساس گفته ای از افلاطون، انسان به دنبال نیمه گمشده ی خویش می گردد.
امام باقر(ع) به زنی که می خواست بدون ازدواج، به کمال برسد فرمود:
این کار را نکن. اگر خودداری از ازدواج، فضیلت و کمالی را در پی داشت، فاطمه (س) به درک این فضیلت شایسته تر از تو بود.
کسانی که از ازدواج رویگردانند، به دستور خداوند و پیامبر بزرگوار او بی توجهی می کنند، آن جا که فرمود:
النکاح سنتی فمن رغب عن سنتی فلیس منی
ازدواج سنت من است. کسی که از سنت من روی برگرداند از من نیست.
مجرد ماندن بی دلیل آفاتی دارد که باید با ازدواج درست، از آن ها دوری جست:
بی توجهی به خانواده: با مجرد ماندن ، خانواده تشکیل نمی شود و با عدم تشکیل خانواده به تدریج از ارزش آن کاسته می شود و زمینه آسیب های فردی و اجتماعی فراهم خواهد شد، همان مشکلی که امروزه غرب با آن دست و پنجه نرم می کند.
فراهم آمدن زمینه گناه: با مجرد ماندن زمینه ی گناه افزایش می یابد. رسول گرامی اسلام(ص) به مردی به نام عکاف فرمود:
تزوج و الا فانت من المذنبین
ازدواج کن و گرنه از گناه کاران خواهی بود. فراهم شدن زمینه شرارت: مجردی به معنای رهایی است و کسی که رها است، زمینه ی شرارت در او بیش تر پدید می آید به همین سبب پیامبر اسلام شرورترین افراد امت خود را مجردان می داند(شرار امتی عزابها)

فوائد ازدواج
 

فوائد ازدواج چیست و آیا ازدواج صرفاً برای ارضای غرایز جنسی است؟
 
ازدواج، صرفاً برای ارضای غرائز جنسی و بقای نسل نیست بلکه فوائد متعدد دیگری نیز دارد:
حفظ دین :ازدواج انسان را از آلودگی ها دور می کند و می تواند نیمی از دین او را حفظ کند.
افزایش ایمان: کسی که ازدواج کند، افزون بر حفظ دین می تواند ایمان خود را نیز فزونی بخشد. بر اساس فرموده ای از رسول رحمت فرد متأهل خدا را پاک و پاکیزه ملاقات می کند.
امام صادق (ع) فرمود:
دو رکعت نماز متأهل از هفتاد رکعت نماز مجرد بهتر است.
بر اساس سخنی از امام باقر (ع) دو رکعت نماز متأهل از روزه داری و شب زنده داری مجرد پربهاتر است.
کسب آرامش: متأهل، آرامش بیش تری از مجرد دارد و دلیل آن، افزون بر آرامشی که از همسر خود می گیرد (لتسکنوا الیها)یافتن فامیل جدید و احساس پشتوانه بیش تر است . امام رضا (ع) فرمود:
اگر درباره ازدواج، دستوری از خداوند و پیامبر(ص) هم صادر نشده بود، فایده هایی هم چون نزدیکی خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمند موفق و هدفمند را به ازدواج ترغیب کند.
تکریم شخصیت: در جامعه: شخصیت متأهل، بیش تر از مجرد گرامی داشته می شود.
کسب اعتبار در جامعه: اعتباری که مردم برای ازدواج کرده قائل می شوند به اندازه مجرد نیست.
ایجاد امنیت روانی: امنیت روانی به ویژه در دختران از فوائد مهم ازدواج است.
احساس مسئولیت بیش تر: وقتی پای انسان دیگری در زندگی انسان باشد احساس مسئولیت او افزون تر می شود.
به کارگیری استعدادهای نهفته: انسان متأهل ، برای خوشبخت کردن همسر و فرزندان خود بیش تر می کوشد و استعدادهای نهفته خود را شکوفاتر می سازد.
ارضای حس محبت کردن و محبت شدن: انسان به طور غریزی دوست دارد به دیگران محبت کند و مورد محبت قرار گیرد که همسر گزینه مناسبی برای ارضای این غریزه است.
مزایای شغلی بهتر: با توجه به اعتماد افزون تری که جامعه به فرد متأهل دارد، استقبال بیش تری برای استخدام و به کارگیری او خواهد داشت.

انگیزه ازدواج
 

تحمیل دیگران
 
به دختر عمویم هیچ علاقه ای ندارم، اما پدر و مادرم اصرار دارند که با او ازدواج کنم و می گویند بعد از محرمیت، علاقه و محبت ایجاد خواهد شد. آیا چنین است؟
حق انتخاب در ازدواج با شما است و پدر و مادرتان در عین حال که جای گاه ارزشمندی دارند، و لازم است رضایت شان را برای ازدواج جلب کنید، حق ندارند به جای شما انتخاب کنند.
این گونه ازدواج ها، ازدواج تحمیلی است و پایان خوشی ندارد و به احتمال فراوان به جدایی می انجامد. گذشته از این که بر اساس فتاوای مراجع تقلید، رضایت دختر و پسر به ازدواج ، شرط صحت عقد است؛ پس اگر به زور وادار به ازدواج شوند، عقد صحیح نیست، مگر این که بعد رضایت دهند.
مراقب باشید که تحت فشارهای عاطفی والدین (اشک و آه ها، ناله ها ، نگاه های ملتمسانه )،تهدید به نفرین و... زیر بار این ازدواج نروید؛ زیرا رنجشی که بعداً از شکست شما برای پدر و مادرتان پیش خواهد آمد ، به طور قطع ، بیش تر از رنجی است که امروز با مخالفت شما ایجاد می شود.
اگر دختر عموی شما برای تان دافعه دارد و وقتی او را می بینید، احساس نفرت می کنید، مطمئن باشید که پس از ازدواج ، محبت ایجاد نخواهد شد؛ پس هرگز به چنین ازدواجی تن ندهید؛ اما اگر در برابر او دافعه ندارید، بلکه بی تفاوت هستید و شرایط مطلوب نسبی شما(اعتقادات، اخلاق ، اصالت خانوادگی و...) را دارد، احتمال فراوانی هست که بعداً محبت ایجاد شود؛ همان گونه که در موارد بسیاری چنین شده است؛ البته با این شرط که حساسیت بیش از حد در مورد ظاهر همسر آینده تان نداشته باشید.

عوامل خود تحمیلی
 
چه عواملی سبب می شود که انسان ازدواج را بر خود تحمیل کند؟
گاهی خود شخص، ازدواج بدون شرایط را بر خود تحمیل می کند که از آن ها به عوامل خود تحمیلی تعبیر می کنیم. این عوامل عبارتند از :
فشارهای خانواده: گاهی خشونت پدر، پرتوقعی مادر، دعواهای والدین، فشارهای برادر یا خواهر ، تنگناهای مالی در خانواده و... شخص را به ازدواج بدون شرایط وا می دارد؛ اما توجه ندارد که شرایط فعلی در خانه گذرا، و شرایط بعدی در زندگی زناشویی همیشگی خواهد بود.
یافتن حامی: خانمی که احساس می کند در منزل پدر حمایت نمی شود، برای یافتن حامی ، به ازدواج نامناسب تن می دهد.
از دست دادن فرصت ها: گاهی با کمی بالاتر رفتن سن، نگران از دست دادن فرصت ها می شود و به کسی که شرایط مناسب را ندارد، پاسخ مثبت می دهد.
باز کردن راه دیگران: خواهر بزرگ تر، چون خود را مانع ازدواج خواهر کوچک تر می بیند، بدون توجه به شرایط طرف مقابل با او ازدواج می کند تا موانع ازدواج خواهرش را از پیش پایش بردارد.
عقب ماندن از قافله: دختر یا پسری که دوستانش ازدواج کرده اند و احتمالاً فرزندانی هم دارند، وسوسه می شود که با نبود شرایط، ازدواج کند تا از قافله عقب نماند؛ به ویژه اگر در معرض سؤال ها و گوشه کنایه دیگران نیز باشد.
لج بازی : گاهی صرفاً برای لج بازی با کسانی که او را از ازدواج با شخصی منع کرده اند ، به رغم نداشتن شرایط ، با او ازدواج می کند.
ترس از نفرین طرف مقابل: در مواردی خواستگار یا دختر، از ترس نفرین طرف مقابل یا دل شکستگی اش و به سبب احساس ترحم و دل سوزی با او ازدواج می کند؛ در حالی که می داند همتایی لازم را با هم ندارند و دل شکستگی او در صورت جدایی پس از ازدواج، بیش تر خواهد بود.
ترس از تهدید طرف مقابل: گاهی از ترس تهدید طرف مقابل که ممکن است در ازدواج او موانعی ایجاد کند، می پذیرد؛ اما توجه ندارد که پیامدهای منفی این تهدید پس از ازدواج، به مراتب افزون تر است.
رسیدن به دارایی و موقعیت اجتماعی: برخی با کسی ازدواج می کنند که شرایط مطلوب را ندارد بدان امید که بتوانند از دارایی یا موقعیت اجتماعی و سیاسی خانواده او در زندگی بهره مند شوند.
رو کم کنی: برخی از خانم ها یا آقایان بی درنگ پس از شنیدن پاسخ منفی، به ازدواج بدون شرایط اقدام می کنند تا به اصطلاح ، روی طرف را کم کنند و به وی بفهمانند که خواهان داشته اند و او فرصت مناسبی را از دست داده است.

قطع ارتباط عاطفی
 
شخصی را برای ازدواج برگزیده بودم، ولی ازدواج صورت نگرفت و اکنون به شدت تحت فشار عاطفی هستم. آیا ازدواج با دیگری می تواند راه گریزی برای فراموشی او باشد؟
خیر و تا قطع کامل ارتباط عاطفی پیشین، به ازدواج اقدام نکنید؛ زیرا ممکن است نتوانید با همسرتان ارتباط عاطفی برقرار کرده، حقوق او را به جا آورید؛ در نتیجه احساس گناه و خیانت می کنید و به تدریج زمزمه های جدایی آغاز می شود.
برای این که بتوانید راحت تر و سریع تر با این مشکل کنار بیایید:
با فکر او مقابله کنید. راه های مقابله با این گونه افکار، تلاوت قرآن(سوره های مبارکه فلق، ناس ، آیة الکرسی)، ذکر (لااله الا الله، اعوذ بالله من الشیطان رحیم، هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن و هو بکل شی ء علیم، توکلت علی الحی الذی لا یموت و الحمدالله الذی لم یتخذ ولداً و لم یکن له شریک فی الملک و لم یکن له ولی من الذل و کبرهه تکبیراً )، شمارش معکوس از عدد صد به پایین در ذهن، جمع یا تفریق دو عدد در ذهن (دوعدد دو رقمی، یکی فرد و یکی زوج) شمارش حروف یک جمله از کتاب هنگام مطالعه، و بستن کشی به مچ دست و کشیدن آن و ضربه به دست است.
وقت خود را با برنامه های متنوع پر کنید.
به ورزش توجه جدی داشته باشید. ورزش سبب آزاد سازی مواد دردزدای اندورفین می شود و احساس آرامش خواهید کرد.
از تنهایی بپرهیزید و اوقات تنهایی خود را با خانواده یا دوستان تان بگذرانید.
از خدای بزرگ مدد بجویید. با توجه به این که او مؤثر واقعی است، حتماً در قطع این ارتباط عاطفی به شما کمک خواهد کرد.

درمان بحران های روحی
 
از بحران های روحی، از جمله افسردگی رنج می برم و می خواهم با ازدواج، از این بحران ها رهایی یابم. آیا این انگیزه برای ازدواج درست است؟
ازدواج، مایه آرامش است به این دلیل که انسان را از تنهایی و سردرگمی در می آورد؛ اضطراب ناشی از ابهام آینده را از بین می برد؛ فشارهای ناشی از غرایز جنسی را می کاهد و... اما ازدواج نمی تواند بحران های روحی مانند افسردگی ماژور (حاد ) را از بین ببرد.
اگر بحران روحی شما به گونه ای است که لذت های دنیا را ترک کرده اید؛ بی دلیل و فراوان گریه می کنید؛ در خواب، خوراک و عمل کردتان اختلال ایجاد شده و افکار خودکشی یا آرزوی مرگ دارید و این حالت بیش از دو هفته طول کشیده، نشانه های افسردگی حاد است که باید تحت نظر روان پزشک قرار بگیرید.
توصیه می شود پیش از اقدام به ازدواج، خود را درمان کنید تا سبب مشکلات بیش تر ی از جمله مشکلات روحی - روانی همسر آینده تان نشوید.

اصلاح رفتار با ازدواج
 
می خواهم با خانمی که رفتارهای نابهنجاری دارد، ازدواج کنم، آیا می توانم با ازدواج ، بر او تأثیر گذاشته، اصلاحش کنم؟
ازدواج مهم ترین روخداد زندگی شما است و انگیزه های خاصی دارد و راه کار اصلاح نابهنجاری های دیگران نیست. برای این مقصود باید از شیوه های دیگری بهره جویید؛ برای مثال می توانید با همتای خود ازدواج کنید و همسر شما با ایجاد رابطه دوستانه با آن خانم ها، در اصلاح او بکوشد.
گاهی شخص، پیش از ازدواج خود را برای رسیدن به محبوب اصلاح می کند. در این صورت نیز تا اطمینان کامل نیافته اید که به واقع اصلاح شده، به ازدواج اقدام نکنید؛ زیرا در موارد بسیاری ، پس از ازدواج و فروکش کردن احساسات ، به اصل خویش بازگشته و دوباره همان روش پیشین زندگی را در پیش گرفته است.

تغییر دین با ازدواج
 
می خواهم با شخصی مسیحی ازدواج کنم تا بدین وسیله، زمینه های تشرف او را به اسلام فراهم آورم. آیا این انگیزه درستی برای ازدواج است؟
اسلام، در شرایطی ، به مرد مسلمان اجازه داده تا با زنان اهل کتاب ازدواج کند؛ اما به زن مسلمان اجازه ازدواج چه با اهل کتاب و چه با غیر آن ها و چه به صورت دائم یا موقت را نداده است که آن هم دلیل دارد و اسلام نمی خواهد مرد غیر مسلمان بر زن مسلمان تسلط داشته باشد.
با این فرض که شما مرد باشید و اسلام اجازه ازدواج با زن مسیحی را به شما داده باشد، توصیه می کنیم از این کار بپرهیزید؛ چرا که ازدواج ، مهم ترین رخداد زندگی شما است و ریسک (خطر پذیری) در آن جایی ندارد.
بر فرض که بتوانید از نظر دینی او را همتای خود کنید، با فرهنگ و آداب و رسوم وی و خانواده اش که سال ها نهادینه شده، چه خواهید کرد.
منبع: نشریه ی پیام زن، شماره 216.

بهترین سن ازدواج

بهترین سن ازدواج


 

گفتگو با دکتر علی احمدی ابهری، روان‌شناس





 

یکی از بحث‌های داغی که این روزها نقل بعضی از محافل شده و نسبت به آن اظهارنظرهای متفاوتی می‌شود، محدوده سنی ازدواج جوانان است. این سن برای دخترها 16 تا 18 سال و برای پسرها 19 تا 21 سال ذکر می‌شود. در حالی که از دیدگاه روان‌شناسی، ازدواج کردن در سنین یاد شده قابل‌تامل است. برای بررسی این موضوع و نقد این که آیا نوجوانان در این سنین قادر به اداره یک زنگی مستقل هستند یا خیر نظرات دکتر سیدعلی احمدی ابهری، روان‌پزشک و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران را جویا شده‌ایم که می‌خوانید.
آقای دکتر! آیا تنها با رسیدن به بلوغ جسمانی، می‌توان از عوامل دیگری که در شروع یک زندگی مشترک نقش دارند چشم‌پوشی کرد؟
از نظر ما سن ازدواج باید مبتنی بر سه اصل بلوغ جسمانی، بلوغ روانی و بلوغ اجتماعی باشد. منظور از بلوغ جسمانی دوران توانمندی فرد از نظر تولید مثل است که برای دختران از حدود سنین 12 تا 14 سالگی و در پسران از حدود 14 تا 16 سالگی شروع می‌شود. بلوغ روانی، عنوانی است که روان‌پزشکان از آن تحت عنوان رشد شخصیت نام می‌برند. از لحاظ حقوقی نیز بلوغ روانی با عنوان رشد شناخته می‌شود. اما اختلافی که ما با حقوقدانان در این زمینه داریم این است که حقوقدان‌ها به حداقل کفایت می‌کنند و معتقدند فقط کافی است فرد توان تشخیص مصالح خود را داشته باشد ولی عقیده روان‌پزشکان و اصولا مکاتب روان‌شناختی بر این است که فرد باید از لحاظ شخصیتی، توانمندی، پختگی و رشد به مرحله‌ای برسد که نه تنها نسبت به خود شناخت کافی پیدا ‌کند و بتواند مصالح خود را تشخیص بدهد بلکه نسبت به فردی که در نظر دارد با او ازدواج کند نیز شناخت کافی به‌دست آورد.

و منظور از بلوغ اجتماعی چیست؟
 

بلوغ اجتماعی به معنی توانمندی لازم برای اداره امور خانواده، همسر و فرزندان است. این امر، مستلزم برآورده‌شدن نیازهای اقتصادی، بهداشتی،‌ علمی، آموزشی و... برای گذراندن زندگی است تا فرد بتواند با آن، مسکن و حداقل نیازهای خانواده را تامین کند.

خصوصیاتی که ذکر کردید معمولا در چه سنی به‌دست می‌آید؟
 

بستگی به فرد دارد. یک فرد ممکن است در سن 20 سالگی زمینه‌های فوق را یکجا و کامل پیدا کند. در حالی که فردی دیگر در سنین بالاتر هم نتواند به آنها دست یابد. در مورد خانم‌ها هم به همین شکل است. یک دختر جوان ممکن است در سن 14 تا 15 سالگی به رشد کامل جسمانی رسیده باشد اما رشد روانی و شخصیتی او کامل نشده و توانایی ایجاد یک رابطه درست با همسر، فرزند، اطرافیان خود و از جمله خانواده جدیدی که با او پیوند می‌خورد یعنی خانواده شوهر را نداشته باشد. در این صورت تبعات آن نه تنها به فرد و خانواده بلکه به جامعه هم کشیده می‌شود. جامعه‌ای که نیازمند افراد فعال، آگاه، پخته و توانمند است. بنابراین ما فقط سن را ملاک اولیه و اصلی برای تشکیل خانواده یا ازدواج قرار نمی‌دهیم.
البته به این نکته هم باید اشاره کنم که خرده‌گیری و سخت‌گیری و اینکه افراد فکر کنند ابتدا باید همه امکانات را فراهم و تمام دوره‌های تحصیل را طی کنند، شغل پردرآمدی داشته باشند و بعد ازدواج کنند را تایید نمی‌کنیم. صحبت ما در مورد حداقل‌هاست. اگر فرد بتواند به توانمندی‌های شخصیتی، اجتماعی، اقتصادی و... برسد، می‌تواند ازدواج کند که این اتفاق می‌تواند در شروع دهه سوم زندگی باشد که بسیار هم مطلوب است. البته گاهی ممکن است افراد در همان زمان هم آمادگی لازم برای ازدواج را پیدا نکنند و انجام این کار مهم به سنین و سال‌های بعدی موکول شود.
آیا جوانان کشور ما این قابلیت را دارند که در سنین ذکر شده به این حد از بلوغ روانی و اجتماعی برسند؟
ممکن است برای تعداد کمی از افراد این اتفاق بیفتد اما طبیعتا این امر برای اکثریت افراد جامعه محقق نمی‌شود. البته این تعداد کم نیز وابسته به خانواده‌شان هستند. خانواده این افراد، معمولا خانواده‌ای تحصیلکرده و هوشمند هستند، خانواده‌هایی که ازدواج‌‌والدین بر پایه اصول و ازدواج و انتخاب‌شان برنامه‌ریزی شده است و مسیر رشد درستی را برای فرزندان‌شان فراهم کرده‌اند.
پس با توجه به گفته‌های شما، رسیدن به این حد از بلوغ در شهر و روستا و با توجه به سطح تحصیلات، فرهنگ و سایر شرایط محیطی در افراد متفاوت است؟
بله دقیقا. برای هر فرد، هر خانواده و هر اجتماع کوچک و بزرگ این مساله متفاوت است. اما به هر حال ما یک حداقل‌هایی را نیاز داریم. علت تاکید بر انجام مشاوره قبل از ازدواج نیز همین است که ما ببینیم دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند به بلوغ روانی و اجتماعی رسیده‌اند یا خیر.

بهتر است تفاوت سنی زوجین چقدر باشد؟
 

ما اختلاف سنی 5 سال را مطلوب می‌دانیم. در این صورت می‌توانیم بگوییم که زمینه‌ها به عنوان قدم اول یعنی حداقل اختلاف سن شروع می‌شود. اگر مبنا را فقط سن در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم حداقل سن ازدواج در دختران 18 سال و در پسران 5 سال بیشتر یعنی 23 سال است البته با حداقل توانمندی‌ها، مهارت‌ها، حرفه و تحصیلات.

اگر خانمی از همسرش بزرگ‌تر بود چطور؟
 

این مساله هم اگر به‌صورت موردی در جامعه وجود داشته باشد و همراه با مشاوره‌های لازم، شناخت فردی و شناخت نسبت به فرد مقابل باشد، مشکلی نیست و می‌توان آن را پذیرفت اما به عنوان یک قانون عام مورد تایید نیست.
همیشه بحث بر سر فاصله سنی زوجین است و کمتر در مورد فاصله سنی والدین با فرزندانشان اظهارنظر می‌شود. نظر شما در این رابطه چیست؟
ازدواج کردن به مفهوم این نیست که بلافاصله زوجین بچه‌دار شوند. البته اگر زوج سن بالاتری داشته و پختگی و تجربه داشته باشند، چنانچه بلافاصله بعد از ازدواج بچه‌دار شوند، مشکل چندانی نخواهند داشت. اما جوانانی که با حداقل سنینی که صحبت کردیم ازدواج می‌کنند نباید برای بچه‌دار شدن عجله کنند. شروع زندگی به معنای افزایش تعداد افراد خانواده نیست. شروع زندگی مستلزم زمان‌هایی است که زندگی مشترک برای یک زوج بسیار جوان‌ معنادار شود و اصطلاحا جا بیفتد. بنابراین پاسخ به این سوال که یک دامنه وسیعی را شامل می‌شود، خیلی آسان نیست. اگر ازدواج در دهه سوم زندگی که مطلوب‌ترین زمان برای ازدواج است صورت بگیرد و در این سنین زوج صاحب فرزند شوند فاصله مناسبی بین آنها و فرزندان‌شان ایجاد می‌شود. به عنوان نمونه برای یک مرد 30 ساله و یک زن 25 ساله بچه‌دار شدن بسیار مناسب است. اما برای زوجی که در 23 سالگی و 18 سالگی هستند زود است و باید ابتدا تجربه کسب کنند و بعد صاحب فرزند شوند.
نظر کارشناس/ دکتر بدری‌السادات بهرامی، مشاور خانواده

چرا با ازدواج نوجوانان مخالفم؟
 

ما برای ازدواج فقط بلوغ جسمانی را در نظر نمی‌گیریم. ازدواج پذیرش مسوولیت و رفتار درست در راستای یک زندگی است. در نتیجه برای چنین امری، بلوغ جسمانی که در دختران در سن 16 سالگی و در پسران در سن 19 سالگی کامل می‌شود، حداقل شرط ورود به مرحله ازدواج است، زیرا علاوه بر بلوغ جسمانی، فرد نیازمند رسیدن به بلوغ روانی است. بلوغ روانی، عبارت است از درک و پذیرش مسوولیت و تعهد یک زندگی مشترک جوانان برای ازدواج نیازمند رسیدن به بلوغ عقلی نیز هستند. بلوغ عقلی یعنی توانایی تجزیه و تحلیل مشکلات و تصمیم‌گیری مستقل و صحیح که قاعدتا این امر برای یک نوجوان 16 ساله قابل دستبابی نیست.
نوجوانان برای ازدواج، نیازمند رسیدن به بلوغ عاطفی هستند. بلوغ عاطفی به معنای توانایی برآورده‌کردن عواطف چه به شکل مثبت و چه به شکل منفی به طور صحیح، منطقی و بدون تخریب است. بعضی‌ها نیز برای ازدواج، نیازمند بلوغ اجتماعی هستند. بلوغ اجتماعی، یعنی توانایی برقراری روابط سالم با افراد و تعاون و همکاری‌داشتن در امور تا اگر مسایل و مشکلاتی در این راستا به وجود آمد همسران بتوانند همدلانه آن را حل و فصل کنند. بلوغ اجتماعی یعنی فرد بتواند با خانواده همسرش که انسان‌های جدیدی برای او هستند تعامل برقرار کند و مسایل و مشکلاتش را با آنها حل کند و اجازه ندهد آسیب جدی و مهمی به زندگی‌اش وارد شود. اما نوجوانی که هنوز با خانواده و پدر و مادرش مسایل و مشکلات جدی‌ای دارد، چطور می‌تواند با همسر و خانواده جدیدش روابط مناسبی برقرار کند؟ از دیگر علایم بلوغ اجتماعی، حفظ مهارت‌های لازم در برقراری روابط با دیگران است. در این زمینه می‌توان مهارت نه گفتن را مثال زد. در نه گفتن اثری از پرخاشگری نیست. نه گفتن یعنی قاطعیت و ابراز نظرات به شکل صحیح که در دوران نوجوانی و برای نوجوانان ما قابل‌حصول نیست. از همه اینها مهم‌تر، بلوغ اقتصادی است. باید زوجین از لحاظ وضعیت اجتماعی،‌ تحصیلی و شغلی در شرایطی باشند که بتوانند درآمدی را کسب کنند و زندگی را بچرخانند. کدام دختر 16 ساله و کدام پسر 19 ساله‌ای شاغل است و کسب درآمد می‌کند در حالی که یا مشغول تحصیل است یا تازه دیپلم‌اش را گرفته است؟ بنابراین از آنجایی که دوران نوجوانی، سنین بین 11 تا 19 سالگی است به هیچ عنوان ازدواج را در این سنین که سن تلاطم‌ها و عدم ثبات‌هاست توصیه نمی‌کنیم زیرا جز بلوغ جسمانی و اندکی بلوغ عقلی در بقیه مواردی که برای ازدواج به شدت مهم هستند به بلوغ نرسیده‌اند.

مشاوره‌های قبل از ازدواج را جدی بگیرید

مشاوره‌های قبل از ازدواج را جدی بگیرید

متاسفانه بیشتر خانواده‌ها به هیچ وجه سعی نمی‌کنند فرزندشان را به علت وسواس، بدبینی یا افسردگی و هر مشکل عاطفی روانی دیگر نزد پزشک بفرستند؛ در حالی که او را برای بیماری‌های گوارشی، تغییرات هورمونی و حتی جوش‌زدن صورت نزد پزشکان گوناگون می‌برند.
خیلی اوقات، خانواده بیمار و خود او به دلیل ناآگاهی از بیماری‌شان و مراجعه‌ نکردن به روان‌پزشک یا بدتر از آن، راه‌حل دانستن ازدواج، مساله بیماری را مخفی می‌کنند؛ درحالی که ازدواج راه‌حل نیست، به‌خصوص اگر طرف مقابل از بیماربودن همسر آینده‌اش چیزی نداند. او در این موقعیت هیچ کمکی نخواهد کرد. شما باید به حدی عادی برخورد کنید که فرزندتان قانع شود به روان‌پزشک مراجعه کند. اگر او راضی نشد، خودتان به تنهایی نزد روان‌پزشک بروید و از او راه‌حل بخواهید. حتی این مساله را به همسران هم تذکر می‌دهم. شما باید به سلامت یکدیگر بها بدهید. همان‌طور که برای سرماخوردگی ساده همسرتان او را به دکتر رفتن تشویق می‌کنید، برای درمان افسردگی یا اضطراب ساده هم این کار را انجام بدهید. با اینکه ازدواج حق طبیعی هر فرد است اما افراد مبتلا به اختلالات روانی مثل افسردگی، وسواس و درجه‌های شدید‌تر مثل بدبینی، اگر هنگام ازدواج تحت مشاوره قرار نگیرند، ممکن است از عهده حل مسایل زندگی برنیایند و در زندگی زناشویی با شکست مواجه شوند.
من معتقدم همه کسانی که قصد ازدواج دارند، باید مشاوره ازدواج بگیرند؛ چه آنهایی که از نظر بهداشت و سلامت روانی مطلوبند و چه افرادی که به بیماری مبتلا هستند. این مشاوره هم باید تحت نظر پزشکی مورد اعتماد خانواده یا روان‌شناسی که کار مشاوره انجام می‌دهد، صورت پذیرد.
وقتی مراجعانم تاکید من را درباره انجام این مشاوره‌ها می‌بینند، می‌پرسند آیا معضل موجود یعنی تکراری و کمرنگ شدن عشق‌ورزی‌های نخستین زندگی همسران هم با این مشاوره تخصصی از بین می‌رود؟ من به آنها می‌گویم که گاهی اوقات همین کمبودهای روانی هستند که همسران را از هم جدا می‌کنند؛ نه بیماری‌های روانی. به‌عنوان نمونه، زوجینی که به صورت نهان یا آشکار به هم توهین و حتی خیانت می‌کنند، جزو همین دسته‌اند. آنها با ارضا و پاسخ‌گویی غلط به نیازهای درونی‌شان و داشتن رفتارهای نسنجیده‌ای مانند شوخی‌های بی‌پایه در خصوص داشتن همسری دیگر یا ابراز موافقت درباره ازدواج موقت، در واقع، مستقیم یا غیرمستقیم بدآموزی دارند و با ایجاد ناامنی، اعتمادشان را به همدیگر کم می‌کنند. در یک مشاوره تخصصی لازم است تذکر بدهیم که این قبیل شوخی‌ها تکرار نشود و با بررسی تخصصی در نوع رابطه آنها با فرد غیرهمجنس که ناآگاهانه نهاد خانواده را تهدید می‌کند، کمکشان می‌کنیم. گاهی اوقات، این افراد به صورت غیرارادی در وضعیتی قرار می‌گیرند که خودشان به تنهایی قادر به کنترل آن نیستند و صلاح است مشاوره تخصصی بگیرند.

10 فرمان برای سال اول ازدواج

10 فرمان برای سال اول ازدواج

وقتی درباره تلخی‌ها و شیرینی‌های ازدواج با افراد متاهل صحبت می‌کنید، همگی معتقدند اولین سال زندگی مشترک، سخت‌تر از بقیه آن است. حتی بعضی متاهل‌ها وقتی به یک مجرد می‌رسند فورا شروع به نصیحت می‌کنند: «تا ازدواج نکردی فکر می‌کنی چه خبره» یا «مرغ همسایه غازه». ولی این حرف‌ها واقعا چقدر روی شما تاثیر دارد؟ مثلا ممکن است باعث شود از ازدواج کردن منصرف شوید؟! اکثر مواقع این‌طور نیست. یعنی بیشتر افراد به خاطر شنیدن چنین چیزهایی تمایل به ازدواج را از دست نمی‌دهند. اما همه دوست دارند روش‌هایی را یاد بگیرند تا ورود به دنیای تاهل از همان اول خوب و موفقیت‌آمیز باشد. این روش‌ها درست مثل زیربنای یک ساختمان هستند. وقتی از همان ابتدا برای زندگی مشترک خود زحمت بکشید و مسوولیت‌پذیر باشید،‌ مطمئنا بنای اصلی زندگی شما هم بهتر خواهد شد. کارشناسان خانواده این روش‌ها را در 10 فرمان طبقه‌بندی می‌کنند:
1. قبل از هر چیز عاشق خودتان باشید:
تعجب نکنید! تا وقتی که هر یک از شما برای خودش ارزش قایل نشود، نمی‌تواند برای دیگری مفید باشد. به خودتان اهمیت بدهید. سعی کنید همیشه طوری زندگی کنید که کمترین فشار و استرس را متحمل شوید. شاد بودن شما فاکتوری است که باعث احساس رضایت و شادی در همسرتان هم خواهد شد.
2. آسان‌گیر و شوخ‌طبع باشید:
با شروع زندگی مشترک، باید کم‌کم بیاموزید که بهتر است به مشکلات خندید. اگر برای حل مسایل خود راه‌های منطقی را که بلد بودید به کار بردید ولی باز هم مشکل حل نشد، خیلی سخت نگیرید. مطمئن باشید خوش‌اخلاقی شما و گذر زمان 2 عاملی هستند که دست به دست هم می‌دهند و هر ناممکنی را ممکن می‌کنند.
3. نوبتی عصبانی بشوید:
تصور کنید همسرتان پس از یک روز کاری سخت به شما می‌رسد و شروع می‌کند به شکایت کردن از در و دیوار و غر زدن و نق زدن. بهتر است اجازه بدهید خودش را خالی کند، البته تا جایی که رفتارش شما را آزار ندهد. بعد از تمام شدن حرف‌های همسرتان، شما هم فرصت دارید مشکلاتی را که در طول روز برایتان پیش آمده برای او تعریف کنید. به این شکل هر دوی شما هم می‌شنوید و هم شنیده می‌شوید. می‌توانید بعد از برگشتن اوضاع به حالت عادی بیشتر و مفصل‌تر در مورد مسایل با هم بحث کنید.
4. با هم حرف بزنید:
شما و همسرتان هر دو انسان‌های بالغی هستید. پس نیازها و خواسته‌هایتان را خیلی روشن و منطقی با هم در میان بگذارید. هر دوی شما باید بدانید که همسرتان کجا و چه وقت به شما نیاز دارد. علاوه بر آن خط‌قرمزهای یکدیگر را هم باید بشناسید یعنی وقتی در حل مساله‌ای نیازی به دخالت شما نیست، به زور خود را وارد ماجرا نکنید.
5. پیش هرکسی که می‌رسید، درددل نکنید:
تا حد ممکن مشکلات زندگی مشترک خود را بیرون از خانه نبرید. سعی کنید همه مسایل را خودتان دو نفری حل کنید. نهایتا اگر به نتیجه نرسیدید، فقط از کارشناسان و مشاوران خانواده کمک بگیرید. مثلا فرض کنید همسر شما خیلی شلخته است. اگر این مساله را پیش دوستان و نزدیکان خود بازگو کنید، احتمالا هرکس نظر خودش را برای بهبود اوضاع می‌گوید ولی هیچ‌یک از نظراتی که اطرافیان می‌دهند علمی و کارشناسانه نیست. بنابراین به احتمال خیلی زیاد مشکل به هیچ‌وجه حل نخواهد شد. تنها اتفاقی که می‌افتد این است که اعتبار و شخصیت همسر شما و به تبع آن آبروی شما به خطر می‌افتد.
6. نقاط‌قوت و ضعف یکدیگر را بشناسید و سپس تقسیم کار کنید:
بیشتر آدم‌ها دوست ندارند قبول کنند که برخی دیگر می‌توانند کار خاصی را بهتر از آنها انجام دهند ولی پس از ازدواج باید وجود بعضی استعدادها‌ی خاص را در همسر خود قبول کنید. درست همان‌طور که او هم وظیفه دارد توانایی‌های ویژه شما را بشناسد. مثلا ممکن است یکی از شما دو نفر استعداد بهتری در برنامه‌ریزی مالی داشته باشد. خوب بهتر است تنظیم خرج خانه به این فرد سپرده شود. البته مواظب باشید این تقسیم وظایف تبدیل به دیکتاتوری نشود. یعنی مشورت هر دوی شما در چنین اموری لازم است اما بهتر است برنامه‌ریزی کلی را کسی که توانایی بیشتری دارد انجام بدهد.
7. محبت و عشق خود را ابراز کنید:
اهمیت ابراز عشق به همسر را شاید بارها در مقالات روان‌شناسی مختلف شنیده یا خوانده باشید اما واقعا چند نفر را می‌شناسید که همیشه و هر روز این کار را انجام ‌دهند؟ خود را عادت بدهید که حتما این توصیه را عملی کنید چون واقعا ساده و موثر است. اگر در خانه هستید و همسرتان از بیرون برمی‌گردد، به پیشواز او بروید. هر روز یکدیگر را در آغوش بگیرید و ببوسید. از گفتن جمله دوستت دارم هرگز خسته نشوید. این جمله هیچ‌وقت تکراری نمی‌شود و همیشه اثرگذار است.
8. به هر بهانه‌ای از همسر خود تعریف کنید:
وقتی همسرتان لباس خود را عوض می‌کند به او بگویید چقدر دوست‌داشتنی شده. یا مثلا بگویید فلان رنگ چقدر به او می‌آید. چقدر خوب آشپزی می‌کند، چقدر خوب صحبت می‌کند یا چقدر زیبا می‌خندد...
9. لازم نیست همیشه کارهای مشترکی انجام دهید:
شما و همسرتان هر دو به زمان‌هایی برای تنها بودن نیاز دارید. در این اوقات هریک از شما می‌تواند به سرگرمی مورد علاقه خودش برسد. مثلا وقتی شما کتاب می‌خوانید همسرتان تلویزیون ببیند. یا وقتی شما در اینترنت وب‌گردی می‌کنید او آشپزی یا باغبانی یا هر کار دیگری که دوست دارد انجام دهد.
10. تاریخ‌های مهم رابطه‌تان را جشن بگیرید:
از هر مناسبتی برای جشن گرفتن استفاده کنید. تاریخ اولین آشنایی، اولین قرار، خواستگاری، ازدواج یا هر چیز دیگری. این جشن می‌تواند خیلی ساده، رمانتیک و به اصطلاح دونفره باشد. مثلا شام مخصوصی درست کنید و روی میز شمع بگذارید. همین کار به‌نظر ساده موجب تداوم عشق شما خواهد شد.