حکایت زیبا و خواندنی قورباغه
چند قورباغه از جنگلی عبور می کردند که ناگهان دو تا از آنها به داخل گودال عمیقی افتادند..
بقیه
قورباغه ها در کنار گودال جمع شدند و وقتی دیدند که گودال چقدر عمیق است
به دو قورباغه دیگر گفتند: که دیگر چاره ای نیست شما به زودی خواهید مرد.
دو قورباغه این حرفها را نشنیده گرفتند و با تمام توانشان کوشیدند که از گودال بیرون بپرند..
اما قورباغه های دیگر مدام می گفتند: که دست از تلاش بردارند چون نمی
توانند از گودال خارج شوند و خیلی زود خواهند مرد. بالاخره یکی از دو
قورباغه تسلیم گفته های دیگر قورباغه ها شد و دست از تلاش برداشت. سر انجام
به داخل گودال پرت شد و مرد.
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید